گاهي اوقات شنيدن يک جمله، خواندن يک کتاب يا تماشاي يک رويداد يا مواجهه با يک رويداد کافي است تا زندگي کسي را براي هميشه تغيير دهد. مهم نيست چه سني داريد يا از چه سطح تحصيلاتي برخورداريد، هميشه اين شانس وجود دارد اتفاقي کوچک، شما را از مسير ساده و تکراري زندگي روزمره خارج کرده و به سوي دنياي جديد سوق بدهد. يکي از مراکزي که وظيفه دارد موتور محرکي براي اين مواجهه فراهم کند، موزهها و مراکز علوم است.تصور جامعهاي توسعهيافته بدون توسعه علمي امکانپذير نيست و توسعه علمي در کنار بسياري از عوامل فني و مالي که نياز دارد، محتاج افزايش آگاهيهاي عموميمردم از علم، علاقهمند شدن آنها به داستان علم و ماجراجويي علمي و همينطور برانگيختن علاقه نوجوانان و کودکان به مسير علم است. کساني که امروز جرقه علاقه به علم در دل و ذهن آنها روشن ميشود در آينده به اعضايي از جامعه علمي بدل ميشوند و اين امکان را پديد ميآورند که علم و آگاهي به شکل جرياني مستمر در بين نسلهاي مختلف منتقل شده و آينده کاوشهاي علمي تضمين شود.از سوي ديگر، مردم عادي نيز نياز دارند با علم و داستان شگفتانگيز آن آشنا شوند. درک علمي نهتنها به مردم کمک ميکند در زندگي روزمره خود منطقيتر تصميم بگيرند که به آنها کمک ميکند به حمايت از علم برخيزند و بويژه آنجا که بحرانهاي سياسي، اقتصادي يا بينالمللي فرآيند توسعه علمي و پژوهشي را تهديد ميکند، از آن حمايت کنند.براي اينکه چنين علاقهاي را به وجود آورد و آن را زنده نگه داشت، راههاي بسياري وجود دارد؛ از نهادهاي مروج علم گرفته تا مجلات و روزنامهها و موزههاي علم و مراکز نمايشگاهي علم.موزههاي علم مدرن اما براي مخاطبان خود ـ از کودکان خردسال تا پدربزرگها و مادربزرگها ـ ميتوانند تجربهاي فراموشنشدني فراهم آورند که آنها را براي هميشه علاقهمند به موضوعي علميکنند.چنين مراکزي که در ايران هم نمونههايي از آن وجود دارد، تعريف سادهاي دارد. اجازه دهيد بازديدکنندگان به جاي اينکه صرفا بيننده و شنونده داستان علم باشند تا خود را به طور سطحي با آن درگير کنند، اولين آموزههاي مشاهده و درک رويدادها را به گونهاي دستاول تجربه کنند.امروز ديگر موزههاي علم مانند گذشته مکانهاي خشک و سرد و بيروحي نيست که تعدادي ابزار علمي در آنها به نمايش گذاشته شود يا تعدادي آزمايش ساده به دست کارشناسان براي گروهي از بازديدکنندگان انجام ميگيرد.در دوره ما با توجه به تغييرات عمدهاي که روش زندگي مردم به خود ديده، بخصوص متاثر از انقلاب ديجيتال، نياز بازديدکنندگان با گذشته فرق كرده و از سوي ديگر امکانات قابل ارائه به آنها بهگونه قابل توجهي افزايش يافته است.امروزه در بسياري از مراکز علم در کنار نمايشگاههاي دائمي، نمايشگاههاي موضوعي با محور داستاني از علم برگزار ميشود. نمايشگاهي که طراحي و اجراي آن شايد چند سال زمان ببرد و در آن از همه امکانات روز فناوري استفاده ميشود تا مخاطب را هرچه بيشتر با محتواي نمايشگاه درگير کند. اساس چنين نمايشگاههايي تعامل با بازديدکنندگان است. ديگر خبري از راهنماها نيست و اين کار به عهده ابزارهاي راهنماي الکترونيک گذاشته شده است که متناسب با هر جايي که در نمايشگاه قرار ميگيريد، اطلاعات دست اولي از آن را براي شما روايت ميکند يا از شما ميخواهد خودتان وارد آزمايشي شويد و آن تجربه را شخصا انجام دهيد؛ البته براي اينکه در فرآيندي هيجانانگيز مخاطب شما بدون آنکه بهطور مستقيم احساس حضور در سر کلاس درسي را کند و در پايان بازديدش متوجه شود چيزي بر دانايي او افزوده شده نهتنها کار سادهاي نيست که ميتواند بسيار هزينهبر نيز باشد.براي مثال پس از بازنشسته شدن شاتلهاي فضايي، ناسا آنها را به موزههاي مختلف اهدا کرد تا مردم اين فرصت را داشته باشند تا از نزديک سفينهاي ـ که روزي مهمترين ابزار رفت و آمد فضايي بشر به شمار ميرفت ـ را مشاهده کنند. تصور ايستادن در کنار ابزاري که روزي از فراز سر ما در مدار زمين عبور کرده ميتواند هيجانانگيز باشد، اما از آن مهمتر نحوه ارائه و نمايش چنين اثري است.در بين موزههاي مختلفي که اين شاتلها به آنها داده شد، يک نمونه استثنايي وجود دارد. ناسا شاتل فضايي آتلانتيس را براي خودش نگه داشت تا آن را در موزه ويژهاي در مرکز پروازهاي فضايي کندي در فلوريدا به نمايش بگذارد.براي نمايش اين فضاپيماي قديمي، آن هم در محيطي که روزي محل اصلي فعاليتهاي مرتبط با آن بوده است معماران و طراحان نمايشگاه تصميم گرفتند تا دست به احداث بنايي مدرن بزنند و برخلاف ساير نمايشگاههايي که شاتلهاي فضايي را در اختيار دارند آن را در حالتي شبيه به پرواز در مدار قرار دهند.
اينچنين طراحي ميتواند امکانات زيادي براي طراحان ايجاد کند. آنها ميتوانند نمايشهاي ويژهاي را در توصيف ماموريتهاي مداري شاتل طراحي و اجرا کنند و مخاطب باتجربه متفاوتتري از نمايشگاه به خانه بازگردد. در محوطه بيروني اين نمايشگاه براي اينکه مقياسي از عظمت اين پروژه به مخاطب نشان داده شود، تانک بيروني و موشکهاي جنبي شاتل به شکل ستوني در کنار نمايشگاه اصلي قرار گرفتهاند.فضايي که به بهانه شاتل آتلانتيس طراحي شده است، نهتنها تبديل به يکي از جاذبههاي اصلي آن منطقه ميشود که نقش مهميدر علاقهمند کردن بسياري از بازديدکنندگان ـ که برخلاف ما در سالهاي آينده خاطرهاي از دوران پروازهاي شاتل ندارند ـ را بازي خواهد کرد.البته هميشه چنين نمايشگاههايي به فضاي بسته درون نمايشگاه محدود نميماند. برخي مخاطبان در طول يک بازديد طولاني از يک نمايشگاه احتمالا مجذوب انبوه اطلاعاتي ميشوند که يکباره در مواجهه با آن قرار گرفتهاند. با اين حال، موزههاي علم براي اينکه اين افراد را پس از بيرون رفتن از نمايشگاه به حال خود رها نکنند و آنها را به مطالعه بيشتر تشويق و از سوي کساني که امکان حضور فيزيکي در نمايشگاهها را ندارند، فرصتي فراهم کنند از امکانات دنياي مجازي کمک بگيرند.يکي از بهترين نمونههاي اينچنيني موزههاي علمي اکسپلوريتوريوم (exploratorium.edu) است. اين موزه علم بزرگ يکي از بهترين فعاليتهاي آنلاين را در بين نمونههاي ديگر دارد، اگر سري به پايگاه اينترنتي اين موزه بزنيد و به بخش فعاليتهاي اينترنتي مراجعه کنيد با مجموعه وسيعي از موضوعات مختلف در حوزههاي مختلف علميمواجه ميشويد که هر يک از آنها همراه بخشي از توضيحات دقيق و کامل آمده و حتي براي افرادي که داراي پيشزمينه علميمناسب و اطلاعات قبلي نيز هستند کارآمد است.مرور چنين نمونههايي براي مراکز علميو مراکز آموزش عموميما نيز ميتواند آموزنده باشد. در سالهاي اخير، فعاليتهاي ترويجي علميدر ايران رشد قابل توجهي داشته است و در برخي رشتهها مانند برگزاري برنامههاي عمومي رصدي و جشنهاي نجومي کشور ما ابتکارات ارزندهاي را بروز دادهاند که مورد توجه جامعه ترويج علم جهان نيز قرار گرفته است، اما مسير توسعه علم جز با استفاده از بهترين تجربهها و بهترين ايدههاي ممکن ميسر نميشود.